صفحه در حال بارگذاري است!لطفا کمي صبر کنيد...
علی مشکل گشا هر زمان می گفت از صدق و صفا / مشکلم بگشا تو ای مشکل گشا
|
سلام آقا
اومدم باهاتون خداحافظی کنم
دارم میرم دیگه با شما هم کار ندارم نمیخوام هم مزاحم بشم
شما و خدا برسید به همون بنده های مومن تون
ما گنهکارها رو ول کنید به امون خودمون
موضوعات مرتبط: برچسبها: علي آن شير خدا الفتي داشت با اين دل شب
دل شب محرم سرّ الله است شب علي ديد به نزديکي ديد گر چه او نيز به تاريکي ديد روي بر سينه ديوار خراب
سر دهد ناله زنداني خاک ميفشاند زر و ميگريد زار در و ديوار به زنهار آيد مسجد کوفه هنوزش مدهوش چشم بيدار علي خفته نيافت بشکند نان جوين افطار
ميبرد نان يتيمان عرب نشد افشا که علي بود علي ميکند در ابديت پرواز در دل شب بشکافد دل شير خفت در خوابگه پيغمبر حلقه در شد از او دامنگير که علي بگذرد از ما مگذر که کمربند شهادت را محکم
ميکند قاتل خود را بيدار سر به محراب عبادت منشق ميکند چشم اشارت به اسير تو خدايي مگر اي دشمن دوست ها علي بشر کيف بشر پيرهن از رخ وصال خجل موضوعات مرتبط: برچسبها:
آن ماه که هر سال کند جلوه چو ماهی خورشید ولایت به رحب چهره عیان کرد خورشید نتابیده چنین خوب به ماهی ای قبله دلها افق کعبه بیارای بهتر ز تو بر قدرت حق نیست گواهی هم عشق خبر داد ازین مسئله هم عقل جز حب تو دیگر نتوان یافت پناهی هر جا که روم نام تو بی خویشتن آنجا چون سائل آشفته نشینم سر راهی جان آوردم مژده که در جمع احباست از عین عنایت به منت نیز نگاهی آنگاه کنم فخر به عالم که نباشد چون بنده گدایی و به کردار تو شاهی نامت به زبان جاری و از شوق نماندهست در دیده و در سینه دگر اشكی و آهی روشن به امید است دل امروز که فردا شاید تو شفاعت کنی از نامه سیاهی در راه ولایت شدهام رهرو و دانم زین ره نتوان یافت به حق بهتر راهی اصل شجر خلقت دینست هراسش در سایهات ار هست پناهنده گیاهی با لطف تو چون کویم هر چند که باشم سرگشته به طوفان بلا چون پر کاهی در آن گه گنهکارم و اندیشه ندارم آخر بشرم چون نکنم هیچ گناهی؟ یأس از کرم دوست گناهست و مرا نیست آری همه هست گنهبخش الهی اسلام به شمشیر و به تدبیر تو را راست در جنگ چو آیی تو چه حاجت به سپاهی ما را به ولای تو ز ما هست اگر خود هرگز نپسندیدی از دهر ز ماهی دلداده شوم من، از آن روی که طبعم خوش مدح علی ساز کند گاه به گاهی موضوعات مرتبط: برچسبها:
طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلايي چو به کار خويش ماني در رحمت علي زن
به جز او به زخم دلها ننهد کسي دوايي ز ولاي او بزن دم که رها شوي ز هر غم
سر کوي او مکان کن بنگر که در کجايي بشناختم خدا را چو شناختم علي را
به خدا نبردهاي پي اگر از علي جدايي علي اي حقيقت حق علي اي ولي مطلق
تو جمال کبريايي تو حقيقت خدايي نظري ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن
تو که يار دردمندي تو که يار بينوايي همه عمر همچو "شهري" طلب مدد از او کن
که به جز علي نباشد به جهان گرهگشايي موضوعات مرتبط: برچسبها: ز ليلايي شنيدم يا علي گفت به مجنون چون رسيدم يا علي گفت مگر اين وادي دارالجنون است كه هر ديوانه ديدم يا علي گفت
نسيمي غنچه اي را باز مي كرد به گوش غنچه كم كم يا علي گفت چمن با ريزش باران رحمت دعايي كرد و او هم يا علي گفت يقين پروردگار آفرينش به موجودات عالم يا علي گفت دلا بايست هر دم يا علي گفت نه هر دم بل دمادم يا علي گفت به هر روز و به هر شب يا علي گفت به هر پيچ و به هر خم يا علي گفت خمير خاك آدم را سرشتند چو بر مي خواست آدم يا علي گفت علي در كعبه بر دوش پيمبر قدم بنهاد و آن دم يا علي گفت عصا در دست موسي اژدها گشت كليم آنجا مسلّم يا علي گفت ز بطن حوت ، يونس گشت آزاد ز بس در ظلمت يم يا علي گفت به فرقش كي اثر ميكرد شمشير شنيدم ابن ملجم يا علي گفت مگر خيبر ز جايش كنده ميشد يقين آن دم علي هم يا علي گفت موضوعات مرتبط: برچسبها: در حال حاضر، علی و معاویه هیچکدام دیگر خلیفه به حساب نمیآمدند و حاکمانی شورشی تلقی میگردیدند. اما به عنوان دو رقیب برای خلافت به حساب میآمدند. به نظر میآید که داوران و دیگر افراد نامدار، به استثنای نمایندگان علی، در شعبان ۳۸ هجری مصادف با ژانویه ۶۵۹ میلادی، در اذرح با یکدیگر ملاقات کردند تا در مورد انتخاب خلیفه جدید به بحث بپردازند. عمروعاص از معاویه حمایت میکرد. در حالیکه ابوموسی اشعری، دامادش عبدالله بن عمر را ترجیح میداد. اما عبدالله به خاطر فقدان اجماعی بر روی خلیفه شدنش، این پیشنهاد را رد نمود. پس از آن، ابوموسی اشعری به عمروعاص پیشنهاد کرد که هر دو علی و معاویه از خلافت عزل شده و کار تعیین خلیفه به شورا موکل شود و عمروعاص پیشنهادش را پذیرفت. ابوموسی در ملا عام مورد توافقش با عمرو عاص را اعلام کرد ولی عمروعاص بیان داشت که علی را عزل و خلافت معاویه را تایید کرد. موضوعات مرتبط: برچسبها: اولین دیدار داوران، به نظر میرسد که طبق توافق قبلی در رمضان ۳۷ هجری مصادف با فوریه ۶۵۸ میلادی، در دومةالجندل برگزار شد. نتیجه این دیدار این شد که اعمالی که عثمان به آنها متهم شده بود، مستبدانه نبود. دال بر اینکه عثمان ناعادلانه کشته شده و معاویه حق خون خواهی از وی را دارد. این حکم هنوز عمومی نشده بود، اما دو سپاه به آنجا آمدند تا از نتیجه اش مطلع گردند. علی به این نتیجه اعتراض کرد و آن را خلاف قرآن و سنت دانسته و بنابراین آن را لازم الاجرا ندانست. سپس او سعی کرد سپاه تازهای را سامان دهد. اما فقط انصار از باقی ماندگان قاریان به رهبری مالک اشتر و تعداد کمی از مردان قبایلشان، به علی وفادار ماندند. علی با سپاه جدیدش کوفه را به منظور براندازی معاویه ترک کرد. اما در ابتدا به نهروان رفت تا با مخالفان تعامل کند. او ابتدا سعی کرد که با اعلام کردن اینکه قصد جنگ با معاویه را دارد، حمایتشان را جلب کند. اما آنان پافشاری کردند که علی اول اقرار به گناه خود در پذیرش حکمیت کرده و سپس قول دهد آنانی را که باید تحویل معاویه شوند پناه دهد. علی به آنان حمله کرد و کشتار منتجه از سوی بسیاری از افراد، تقبیح شد و فرار کردن سربازان از سپاه علی، وی را مجبور کرد تا به کوفه باز گردد و نتواند به سمت معاویه لشگر کشی کند. موضوعات مرتبط: برچسبها: ایرا لاپیدوس مینویسد که پس از مدتها رویارویی و مذاکرات درهم و برهم در جنگ صفین، میانه روها توافق حاصل کردند که مساله عادلانه بودن کشته شدن عثمان را به داوری بگذارند. داوران در ژانویه ۶۵۹ همدیگر را در ادروه ملاقات کرده و نتیجه را ناعادلانه بودن کشته شدن عثمان اعلام کرده و همچنین گفتند که باید شورایی برای تشکیل خلیفه جدید تشکیل گردد. علی نتیجه حکمیت را رد کرد ولی ائتلاف وی از هم پاشیدهشد. علاوه بر آن کشمکشهای طولانی، شروع به تهدید کردن امنیت امپراطوری عرب و جریان داشتن درآمدها کرد. مثلا شورشیان در شرق ایران، مالیات خود را به قبایل کوفی و بصری پرداخت نکردند. افکار عمومی عرب به سمت جانشینی معاویه تمایل داشت. چرا که وی توسط نیروهای منظمی پشتیبانی میشد و میتوانست قدرت را در میان نخبگان عرب حفظ و امپراطوری عرب را کنترل کند. اوضاع با روی کار آمدن گروه دیگری به نام خوارج بدتر شد. این گروه، نتیجهٔ حکمیت را نقض کنندهٔ احکام قرآن دانسته و علیه علی شورش کردند. در عین حال، با معاویه نیز مخالف بودند. تلاشهای علی برای استدلال با این گروه، بی نتیجه ماند و این گروه، کوفه و بصره را ترک گفته و در نهروان گرد هم آمدند. در سال ۶۵۸ میلادی، لشگر علی، ضربهٔ چشمگیری بر این گروه وارد نمود. بعضی از خوارج ممکن است علت مخالفتشان با علی این بودهباشد که میترسیدند علی با معاویه سازش کرده و در پی آن، آنان برای حساب پس دادن در مورد شورش خود علیه عثمان فراخواندهشوند. بعصی دیگر نیز ممکن است علت ناسازگاریشان به این دلیل بوده که احساس میکردند موافقت علی با حکمیت، نشان دهندهٔ نوعی بیاعتمادی کافرانه به خداوند، به عنوان یک حکم کنندهٔ عادل بین طرفین جنگ است. موضوعات مرتبط: برچسبها: دانشنامه ایرانیکا معتقد است که در این زمان به نظر میرسد که معاویه هیچ گونه تلاشی برای مسائلی که قبلا بر روی آن پافشاری میکرد، انجام نمیداد. مسائلی از قیبل خون خواهی از عثمان و بازگشت به شورا. اکثر سربازان علی در حال حاضر راضی بودند و حال به دنبال تعیین داور از سپاه علی بودند که باید با عمروعاص نماینده شامیان روبرو گردد. این مهم که داور، نماینده علی باشد یا نماینده عراقیها که عمدتا کوفی بودند، شکاف بیشتری در سپاه علی به وجود آورد. اشعث بن قیس و قاریان، ابن عباس و مالک اشتر را که انتخاب علی بودند، رد کرده و بر روی ابوموسی اشعری که مخالف علی بود و به خاطر اینکه پیشتر، مردم کوفه را از یاری علی باز میداشت اصرار داشتند. قاریان طرفدار ابوموسی بودند چرا که وی از خودمختاری استانها طرفداری کرده بود. در این هنگام، اشعث بن قیس آرزو داشت که بلاتکلیفی بین علی و معاویه طولانی شود تا بتواند از قدرت علی جلوگیری کرده و نفوذ گذشته خود را دوباره بدست آورد. علی سرانجام به انتخاب ابوموسی رضایت داد. طرح توافق تنها پس از قبول علی در زدودن عنوان امیر المومنین از نامش و خوانده شدن به نام واقعی اش، پیش رفت. معاویه اعتراض کرد که اگر علی به واقع خلیفه بود، معاویه هرگز با وی نمیجنگید. بندهای اصلی تواقف نامه به شرح زیر بودند:
در خلال شکل گیری توافق، ائتلاف علی شروع به از هم پاشیدگی نمود. مساله توسل به سنت، باید مهمترین دلیل واکنش قاریان بوده باشد. آنها با توافق مواقفت کردند، چرا که آن دعوت به صلح و به کار بردن قرآن بود. در آن زمان بندهای توافق نامه هنوز تعیین نشده بود و در آن موردی که علی دیگر امیرالمومنین تلقی نخواهد شد، وجود نداشت. از آن جدی تر، گسترش اختیارات داوران از قرآن به سنتی که ابهام آمیز است، اعتبار قرآن را به خطر میانداخت. بنابراین معادل تحکیم الرجال فی الدین به حساب میآمد. از این رو، آنان شعار لا حکم الا الله را برافراشتند. در این زمان، شامیان ادعا کردند که این تواقفق نامه، تاییدی است بر اینکه قرآن در موردن عادلانه بودن یا نبودن کشته شدن عثمان، حکم کند. ولی قاریان شکی نداشتند که او عادلانه کشته شدهاست. دانشنامه ایرانیکا بر این باور است که پیش کشیدن مساله قتل عثمان توسط معاویه در این مقطع حساس، باید به طفره رفتن قبلی وی از این موضوع مرتبط باشد. کل ماجرا یک تلاش سازمان یافته برای تخریب ائتلاف علی به نظر میرسد. قاریان به علی گفتند که اگر همانند آنان به خاطر پذیرش حکمیت، توبه نکند، آنان از وی اعلان برائت خواهند نمود. در هنگام بازگشت لشکر علی به کوفه، بعضی از قاریان در هروره توقف نمودند. اما علی احتمالا با امتیاز دادن، موفق شد که آنان را با خود آشتی دهد. علی به محض رسیدن به کوفه، اعلام کرد که از حکمیت تخطی نمیکند. در این زمان، آنانی که به حکمیت اعتراض کرده بودند، از لشکر علی جدا شده و از این پس به خوارج موسوم شده و در نهروان گردهم آمدند. موضوعات مرتبط: برچسبها:
ای شیر خدا شاه ولایت مددی ای بحر سخا خان عنایت مددی در وادی بی کفایتی حیرانم ای صاحب رتبه کفایت مددی در کعبه و در کنشت موجود علی است عالم همه طالبنند و مقصود علی است نیک ار نگری حقیقت اشیا را ز آئینه کاینات مشهود علی است على را وصف، در باور نیاید زبان هرگز ز وصفش بر نیاید على ترکیبى از زیباترینهاست على تلفیقى از شیواترینهاست يا علي ذاتت ثبوت قل هو الله احد
موضوعات مرتبط: برچسبها:
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |